دانلود پايان نامه بررسي جامع مواد مخدر
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم اجتماعی (آموزش_و_پژوهش)
این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
مقدمه:
دنياي صنعتي امروز نابسامانيها و معضلهاي بسياري براي انسان به ارمغان آورده است. زندگي ماشيني نياز به خلاقيتها و احساس ارضاء استعدادهاي نهفته انسان را برآورده نميسازد و چنان او را در لابلاي چرخهاي عظيم خود خرد مينمايد كه ديگر هويتي به نام موجود متفكر و خلاق براي خود نميشناسد و همانند مهرهاي است كه چرخ ماشينهاي مختلف صنعتي را به حركت وا ميدارد و ارزش او در برابر كاري كه در مسير توليد انجام ميدهد، سنجيده ميشود. آدمي در اينجا ماشين متحركي است كه از او يك سلسله كارهاي خاص و برنامهريزي شده و مشخص را خواستارند و هرگونه تخلف و كجروي از اين برنامههاي پيش بيني شده، نتيجهاي مهلك براي او به بار خواهد آورد. بنابراين بايد كه مو به مو از اين اصول پيروي كند. چنين انساني كه خلاقيت و قوة تفكر او بلا استفاده و به هيچ گرفته شده، در بيرون از محيط كار خود بدنبال وسيلهاي است كه اين درد عظيم بي خبري و از خود بيگانگي را فراموش كند و تحمل زندگي و فشار آن را بر او آسان سازد. مواد تخدير كننده به غلط وسيلهاي بسيار مفيد و دريچهاي روشن براي او محسوب ميگردد و با استفاده از اين مواد در اوهام و تصوراتي غير واقعي و كاذب فرو ميبرد. با توجه به اين خصوصيات مواد تخديرگننده است كه گرايش افراد به اين مواد روز به روز افزون ميگردد و هر روز خيلي از جوانان و پيران از آن به عنوان مسكني براي دردها و گريزي از خود و دنياي پيرامونشان استفاده ميكنند در حاليكه استعمال مواد مخدر جز خودكشي آن هم به ننگينترين راه آن كه انتحاري تدريجي است و بيشتر زجر دهنده خواهد بود، چيز ديگر نميتواند باشد. بنابراين معتادي كه آگاهانه يا ندانسته خود را گرفتار مواد مخدر و ديگر سموم كشنده نموده است و پيوسته به روان و پيكر خود گزند ميرساند انتحاري را آغاز نموده كه سرانجامي جز مرگي زودرس و اندوهبار ندارد. امروز دختران و پسران جوان بعني اميدهاي آينده هر كشور و ملت و آنهايي كه با به حساب نياوردنشان فردائي نيز نخواهد بود، دسته دسته به سوي فساد و تباهي كشانيده ميشوند . مردمي معتاد و بيكاره، زائد و مخرب بار ميآيند. معلوم نيست اين كجرويهاي اجتماع ملتها را به چه پرتگاههاي مخوفي خواهد كشانيد و چه آيندة ناگواري در انتظارشان خواهد بود.
امروز اعتياد به مواد مخدر به صورت يك بحران و طغيان و يك مسئلة بغرنج و پيچيده در آمده است كه اساس اجتماع و شالودة خانوادهها را تهديد به فنا و سقوط ميكند و هستي ملتها را به خاك و خاكستر تبديل ميسازد و در سياه چال بدبختي و فلاكت باز مينشاند. تلفات و خسارات مادي و معنوي آن كمتر از جنگها و درگيريهاي عمومي و بين المللي نيست با اين فرق اساسي كه مرگ در جنگها اغلب بر اساس آرمان توام با عزت و شرف است ولي نابودي در پاي اعتياد پنهاني و قرين بي هدفي و توام با فلاكت و ذلت. جاي تاسف است كه به موازات پيشرفتهاي علمي و صنعتي اعتياد به مواد مخدر در سرتاسر جهان شيوع پيدا مي كند و هر روز به صورت تصاعدي بر ارقام و آمار معتادان افزوده ميگردد و بنيادهاي اخلاقي و معنوي و اجتماعي را متزلزل و تباه ميسازد و جواناني را گروه گروه مسموم و به مرگهاي مصنوعي وزودرس محكوم ميسازد و توسعه و گسترش آن به داخل منازل و كريدورهاي مدارس و دانشگاهها و زمينهاي تربيت بدني و ورزش و به قشرههاي تحيل كرده اعم از پزشكان، نوجوانان، قهرمانان و هنرپيشگان و … نيز كشانده شده است و هر روز در حال توسعه و گسترش ميباشد و نخستين قربانيان آن جوانان و عناصر كم تجربه اجتماع است كه شالودهههاي جامعه بر اساس لياقت و استعداد آنان بناگذاري ميشود. ديگر مسالة مبارزه با گروه معتادين نيست، بلكه مبارزه با خطري است كه همهگير شده كه از زمانهاي گذشته تاكنون به طرز وحشتناكي در ابعاد مختلف گسترش يافته و در اين پيشامد تاسف انگيز كل جامعة بشري به عنوان يك پيكر واحدي در مقابل اين مرض خطرناك مورد تهديد قرار گرفته است. اعتياد داستن تلخ زندگي انسانهايي است كه خود را پاي آتش پير ميسازند و در جهنم “ تخدير” ميسوزند و نداي بيچارگي خود را با تمام وجوو باطني خود به گوش انسانهاي بيدار و سالم ميرسانند و آنان را به كمك و دستگيري خود دعوت ميكنند.
بياييد از اين انحطاط و فساد شديدي كه در جامعهها مشاهده ميكنيم و نيمي از آن معلول اعتيادات شوم است و به نسبت مردم را گرفتار نموده به سهم خودمان پيشگيري كنيم. بگذاريد تا اين بيماري مهلك و خطرناكتر نگرديده و تمامي دختران و پسران سرگردان و بيتجربه مار را در چنگال مرگبار و مهيب خود اسير نكرده و به استقبال مرگي نفرتانگيز نفرستاه است، ريشهاش را از بيخ و بن بركنيم . چيزي كه فعلاً بيش از همه ما را ميسوزاند و تهديد به انهدام ميكند، عقبماندگي و آلودگي شديد اخلاقي و اجتماعي است كه علت نخستين ا به بار آورده است. درست است كه اينك اعتياد پيروجوان را دربرگرفته و شبح مخوف ويرانگرش همهجا را گرفته، ولي اين اميد است كه در سايه بيداري و با همگامي و هماهنگي كه مردم و دستگاههاي مختلف در راه پيكار با مواد مخدر ايجام ميدهند، سرانجام روزي بلاي اعتياد از كشورمان و پهنه جهان ريشهكن شود.
متأسفانه در ارتباط با اين تحقيق با مشكلات فراواني روبرو گرديدم. ابتدا قصد من اين بود كه پديده اعتياد را علاوه بر بررسي در مراكز بازپروري نسوان، در ارتباط با عملكرد دولت نيز انجام داده و آمار و ارقامي از مواد مخدر مشكوفه، معتادين دستگيرشده و همچنين قاچاقچيان دستگيرشده بخصوص بعد از اجراي طرح والعاديات بدست آورم. ولي متأسفانه باتمام جديت و كوشش و مراجعات متعدد به مقامات مختلف مربوطه موفق به اين بررسي نگرديدم و در نتيجه به همان رساله اعتياد و علل آن و پركردن پرسشنامه از مركز بازپروري حريت اكتفا نمودم.
اميد است كه با وجود معايب و نواقص فراوان كارم، توانسته باشم روزنهاي در شناسايي اين پديده خانمانسوز را باز نموده و در اختيار دانشپژوهان قرار داده باشم.
در پايان بايد از زحمات و راهنماييهاي بيدريغ و ارزشمند استاد ارجمند جناب آقاي دكتر سيلانيان طوسي قدرداني و تشكر نمايم.
فصل اول
تعريف اصولي مواد مخدره:
گرچه تعريف مواد مخدره از خيلي پيش در زبان فارسي رايج و مصطلح شده اما اين عنوان از لحاظ علمي صحيح نيست و با خواص و خوصوصيات آندسته از داروها تطبيق نميكند. تخدير در لغت به معني « سست كردن» « بيحس كردن»و « از حال بردن» ست كه در لاتين نيز با اصطلاح ناركوتيك Narcotic شناسانده شده كه از لحاظ علمي در لاتين و البته مشتق از لاتين نيز اين عنوان صحيح نيست زيرا عنووان N arcose وناركوتيك در مورد داروهاي بيهوش كننده عمومي و بيحس كننده موضعي چون « اتر» و «كلروفرم » بكار برده ميشود.
اما با توجه به ثرات دارويي و خواص فيزيولوژيكي و مخصوصاً تغييرات حالات رواني بخصوص كه با مصرف آنها احساس به اصطلاح « نشئه» و راحتي و لذت دست ميدهد و با مختصر تغييراتي در تمام مواد مخدره و حتي مشروبات الكلي ين حالت مشترك است بهترين عنوان براي اين دسته داروها همان اصطلاح «مكيفها» كه از تمام عناوين مذكور مناسبتر است چون از لحاظ علمي اين عنوان مطابقت با همان خواص مشترك اين داروها مينمايد.
اعتياد به معني اخص كلمه « تعريف اصولي آن»:
انسان باي احتياجات فيزيولوژيكي خود احتياج به مواد موجود در طبيعت و محيط خود دارد. اين مواد براي برطرف كردن نيازها و غرايز اوليه مانند گرسنگي و تشنگي و براي سوخت و ساز بافتها به منظور انرژي به مصرف ميرسند.
غرايز ثانويه مانند احتياج به محبت ، دوستي، معاشرت ، امنيت، اطمينان و احترام بايد از راههاي طبيعي خود تشفي يابند و هيچگاه نبايد از همان طريق برطف ساختن نيازهاي اوليه و بوسيله مواد موجود در محيط آنها ير برطرف كرد. ارضاء نشدن نيازهاي ثانويه منجر به ايجا دفشارهايي ميشود كه گروهي براي برطرف كردن آنها از داروهاي اعتيادآور استفاده ميكنند. يكي از طرق مصنوعي رفع احتياجات ثانويه به وسيله مواد مخدره سرانجام به اعتياد منجر ميشود. براي ايجاد اعتياد مراتبي وجوددارد تا شخص به مرحله اعتياد كامل برسد.
معمولاً فردي معتاد ناميده ميشود كه جبراً و بدون اختيار خود شخصاً به استعمال يكي از مواد اعتيادآور مبادرت كند و در وي وابستگي جسمي و رواني ايجاد شود. در تعريف جامعتري از اعتياد آمده است: « تعلق يا تمايل غيرطبيعي و مداوم كه شخص نسبت به يك ماده مخدر پيدا مينمايد، اعتياد ناميده ميشود.» ( عدهاي از صاحبنظران را عقيده بر آن است كه هيچ مادهاي اعتيادآور نيست مگر آنكه در اختيار افراد اعتيادپذير قرار گيرد) ايجاد اعتياددر افراد متناسب با شرايط جسمي و رواني و نوع ماده مخدر است. برخي از مواد با استعمال دو تا چهار مرتبه وابستگي ايجاد ميكنند ولي اغلب آنها احتياج به استعمال مكرر و مدتزمان طولانيتر براي ايجاد اعتياد دارند. افرادي كه به استعمال مداوم به بعضي از مواد مخدر ميپردازند، بسيارند مثلاً مصرف مشروبات الكلي در اروپا رواج كامل دارد. برطبق تعاريف موجودافراد فوق تا زمانيكه در آنها وابستگي جسمي و رواني ايجاد نشده است جزء معتادين محسوب نخواهند شد. با وجود اين عدهاي معتقدند آن گروهي هم كه براي لذت بردن و آرامش يافتن داروهاي روانگردان را مورد استفاده قرار ميدهند اگرچه عوارض ناشي از محروميت كه حاكي از وابستگي جسماني است در آنها ظاهر نگردد چنين افرادي نيز بعلت داشتن وابستگي رواني جزء معتادين قلمداد ميشود. ولي اغلب محققان در اين زمينه براي وابستگي جسمي اهميت بيشتري قائلند و آن را اساس اعتياد ميدانند و كساني را معتاد مينامند كه عوارض ناشي از بازگيري دارو در اثر قطع ماده مخدر در آنها ظاهر ميشوند.
در بين مصرفكنندگان الكل اعتياد در كسي پديد ميآيد كه مشخصات و تغييرات خاص فيزيولوژيكي در بدن وي بوجود آمده و به مرحله الكليك رسيده باشد.
بعضي از مواد مخدر مانند حشيش و كوكائين به علت وجود وابستگي جسمي جزء مواد اعتيادآور محسوب نميشوند. تعاريف موجود متناسب با نظرگاههاي مختلف به جنبههاي كتفاوتي از اعتياد ايست ميدهند. تعريف اعتياد از جنبه فاركومالوژي نيز بدين شرح است : اعتياد حالت مقاومتي است كه در نتيجه استعمال متمادي دارو در بدن حاصل شده و استعمال مداوم موجب كاسته شدن اثرات تدريجي آن ميگردد و بطوري كه بعد از گذشت مدن زمان مشخص قادر است مقادير سم دارو را بدون ناراحتي تحمل كند و در اثر قطع دارو با اختلالات جسمي و رواني دچار ميگردد.
و در آخر تعريفي كه واجد تمام خصوصيات اعتياد و مورد توافقث سازمانهاي مختلف بهداشت جهاني قرار گرفته بدين شرح است:
« اعتياد يك حالت رواني و گاهي جسمي ناشي از تأثير دارو بر روي يك موجود زنده است و لزوماً رفتار و واكنشهاي خاص و مشخص را در ارگانيزم ظاهر مينمايد و هميشه همراه با يك كشش مفرط براي مصرف دائمي يا دورهاي آن داروي بخصوص بوده بطوري كه شخص بنواند اثرات درماني آن ماده را تجربه كند و يا با ناراحتيهاي ناشي از عدم مصرف آن را در اختيار از بين ببرد.»
اگرچه تعاريف ونظريههاي گوناگون است، ولي آنچه موردتوافق دانشمندان اين رشته قرار گرفته اثرات و مشخصاتي است كه در بين معتادين به انواع مواد مخدر قابل مشاهده است:
1- نياز به مصرف يك ماده شيميايي كه عدم مصرف آن حالات خاص را بوجود ميآورد كه گاهي ير قابل تحمل است.
2- افزايش مصرف ماده مخدر براي ايجاد همان حالات و كيفيتي كه در گذشته با مقدار كمتر در معتاد ميسر شده است.
3- اتكاي جسمي و روحي به دارو و تلاش براي تهيه آن به طرق مختلف (حتي از راههاي نا مشروع)
تاريخچه مواد مخدر در جهان
نميتوان زمان آشنايي انسان را با مواد مخدر به درستي برآورد نمود ولي چنين مينمايد كه بشر از آغاز زندگي گاهي براي تسكين آلام و با دست كم كاستن دردهاي خود از بوتههايي كه مواد تخديركننده دربرداشتند و ناگهاني يا باتجربه با آنها آشنايي به هم زده بود، بهرهبرداري مينوده است. مواد مخدر در طول تاريخ انسان زماني به عنوان مواد خوراكي و گاهي براي ايجاد لذت و در برخي موارد به عنوان دارو براي رفع و التيام دردها به كار برده ميشده است. آشنايي باترياك سابقه تاريخي دارد. سومريان و سپس آشوريان كهنترن اقوامي هستند كه از افيون سخن دارند و پزشكان آشوري در سده هفتم پيش از ميلاد آن را به عنوان مسكن به كار ميبردهاند. لوحههاي گلي مكشوفه متعلق به پيجهزارسال قبل از ميلاد حاك ياز آن است كه سومريان از آن زمانها به كشت خشخاش پرداخته و از مزاياي دارويي آن سود ميجسته و آن را گياه «شاديبخش»ميناميدند.
مجارستان اولين كشور اروپايي است كه با خشخاش آشنايي يافت و گياهشناسان كشور مزبور هزار و دويست سال پيش از ميلاد آن را ميشناختند و يرهاش را بكار ميبرده اند.
كشورهاي اروپايي نيز از بدو به وجود آمدن تاريخ ملتشان با ترياك آشنايي داشتهاند. خشخاش ابتدا در مصر كشت ميشد و به نام تبائيكا معروف بود كه از كلمه طبس( نام شهري واقع در مصر كه در آن خشخاش كشت مي شد) مأخوذ شده است. در 1500 سال قبل از ميلاد تخم خشخاش از مصر به يونان برده شد و در آنجا رواج پيدا كرد. در افسانههاي هومر از جزيرهاي نام برده شده است كه در آن قهرمانان اوديسه گرفتار نشئگي مواد اعتياد آوري گرديده و نجات آنها به سادگي ميسر نبوده است.
يونانيان زمان سقراط به آثار طبي ترياك پي برده و براي تسكين و آرامش آلام خود بكار ميبردند. اروپاي قرون وسطي تا حدودي آشنايي به افيون بود و « پاراسلس» و « سدنهام» پزشكان اين عصر آن را بعنوان دارو بكار برده و خوراكي آن را به نام « ترياكا» Theriaka يا « تورياكا Turiaka» مصرف مينمودند. در قرن 5 قبل از ميلاد بازگانان عرب تخم خشخاش را به عنوان دارو با ايران وارد كرده واز راه ايران به چين بردند و به عكس آنچه شهرت دارد مردم سرزمين چين در گذشتهاي دور هيچگ.نه آشنايي با افيون نداشتند و گويا مخدر مزبور هديهاي است از هند به چين برده شده و نخست آن را بعنوان گل تزئيني در باغها ميكاشتند و سپس از سدة هشتم ميلادي به بعد كم كم به خواص درماني و تخديركنندهاش پي بردند و از همين زمان است كه در آثار چيني جسته وگريخته يادي از آن شده است.
در برسيهاي تاريخ آمده است كه اين ماده توسط پرتغاليها به هندوستان وارد شده و قرنها بعد انگليسيها با گسترش امپرياليسم خود سهم به سزايي نيز در شيوع اعتياد به تريا ك در كشورهاي مختلف داشتند. هرچه بود استعمال افيون در دانش پزشكبي خيلي محدود و در مراحل نخستين بود، ميتوان گفت مصرف ان به عنوان يك داروي اثربخش و بكاربردن و عموميت دادنش در طب مرهون بررسيهاي دو دانشمند بزرگ و پزشك والامقام ايران وجهان، رازي و بوعلي سينا ميباشد.
سپس همينكه دانش پزشكي گسترش يافت و درهاي علوم گشوده شد و دانشمندان جهان بويژه انديشمندان باخترزمين رموز دانش را يكي پس از ديگري كشف كردند موارد استعمال مواد مخدر نيز در طب افزوني گرفت.