پیشینه تحقیق ومبانی نظری قيمت گذاري
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته مدیریت (آموزش_و_پژوهش)
توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
تعداد:28
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
به طور ساده قيمت گذاري يعني تعيين قيمت براي کالا يا خدمت. قيمتگذاري فعاليتي است که بايد تکرار شود و فرايندي مداوم و پيوسته محسوب ميشوداين تداوم ناشي از تغييرات محيطي و عدم ثبات شرايط بازار است که لزوم جرح و تعديل قيمت را ايجاد ميکند. قيمت گذاري با هدف حداکثر کردن سود، افزايش سهم بازار، رهبري کيفيت، ادامه حيات و يا افزايش قيمت بازار صورت مي گيرد.قیمت یکی از عناصر چهارگانه آمیخته بازاریابی (محصول- قیمت- فروش- توزیع) است. قیمت تعیین می کند که چه چیزی تولید شود وچه کسی آن را تقاضا کند مهمترین وظیفه بازاریاب در قیمت گذاری شناخت رابطه قیمت و تقاضاست در حالت عادی برای کالای عادی قیمت وتقاضا رابطه عکس دارند عامل مهم دیگر در قیمت گذاری عرضه محصولات و قیمتهای رقباست.در محيط بسيار پوياي بازار امروز، همگام با تغييرات محصول، بازار و رقابت در طول زمان، استراتژي هاي بازاريابي شركت نيز بايد تغيير كنند. چرخه عمر محصول، مي تواند بيانگر تغييراتي باشد كه شركت در مسير حركت محصول در چرخه عمر خود، اعمال مي كند. استراتژي هاي قيمت گذاري نيز بايد با ساير استراتژي هاي شركت هماهنگ باشند و همچنین مديران بايد بدانند چگونه قيمت مناسب را تعيين كنند (شيپلي[1]، 2001).
قيمتگذاري، تصميمي است كه نظريههاي تقاضا، هزينه و ساختار بازار را به هم ربط ميدهد. تصميم به قيمتگذاري كانون توجه نظريه اقتصاد خرد در تخصيص منابع بوده است. در تحليل تصميمگيري تجاري، قيمتگذاري دقيقاً یک جزء از راهبرد جامع رقابتي است. علاوه بر اين، تصميم قيمتگذاري وسيلهاي براي رسيدن به هدف است نه خود هدف به طوري كه تصميمات مربوط به قيمت بايد در زمينه اهداف كلي تجاري ملاحظه شوند. قيمت، يك متغير راهبردی و عملياتي است به طوري كه تصميمات قيمتگذاري ميتواند اثر قابل توجهي روي عملكرد آتي و فعلي داشته باشد. به علت بُعد زماني قيمت، لازم است اهداف قيمتگذاري به دقت تعريف شود. به عنوان مثال تنظيم يك قيمت جاري در سطح پايين ممكن است تصميم بهينهاي باشد اگر تنظيمات بعدي و وضعيت يك بازار مسلط، منجر به منافع بلندمدت به قيمت از دست دادن منافع كوتاهمدت شود.
مسئله قیمت گذاری در خرید یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کمی به آن دارند و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند. ضرورت و لزوم اطلاعات محصولات تولیدی، پارامترهایی باویژگی های فراوانی را با خود به همراه دارند که بستگی به شخص مشتری دارد. به بیان دیگر، آن وابسته به آن چیزی است که مشتری درباره اطلاعات یک محصول مهم تلقی می کند و اولین انگیزه را برای خرید می دهد. پس قیمت گذاری به عنوان یک ترجیح بر رفتار خرید مشتری تاثیرداشته و عمل می کند تا اینکه مشتری را تحریک به خرید کند، مطابق با آنها در مطالعاتشان توضیح می دهند که قیمت یک پارامتری از تصمیم خرید است که نمی توان آن را نادیده گرفت. آنها فراتر رفته و توضیح دادند که وقتی یک پارامتری در تصمیم به خرید مهمتر از قیمت قرار گرفتند، پس ارزش آن بعنوان یک پیش نیاز برای خرید در نظر گرفته می شود، اما اگر آن پارامتر کم اهمیت تر از قیمت قرار گیرد، پس دامنه قابل قبول را می توان بعنوان یک ترجیح دید تا یک پیش نیاز، بنابراین، قیمت یک تعیین کننده کلی برای مشتریانی خواهد بود که نسبت به آن احساس هستند. امروزه، بسیاری از شرکت های اینترنتی نیاز به قیمت گذاری با انعطاف بیشتر را درک کرده اند. آنها این کار را با طراحی و قیمت گذاری محصول تولیدی از طریق شخصی سازی/ رسم شدن، حراج و مزایده، ارتقاء و غیره انجام می دهند، آنهم به روشی که با نیاز/ آرزوی مشتریان متناسب بوده و بنابراین به آنها فرصت انتخاب را بدهند. این کارها دقیقاً به تجارت آنها ارزش می دهد. اگر اطاعات محصولات فروخته شده به نفع مشتریان تنظیم گردند، پس، انعطاف پذیری قیمت بطور فزاینده وجود خواهد داشت) مسائل قیمت گذاری در خریدها یک عاملی است که نباید آن را دست کم گرفت؛ بعضی از محققان تاکید بیشترشان بر روی عوامل دیگری است که خریدها را افزایش می دهد و آنها توجه کم و یا هیچ توجهی به قیمت گذاری نمی کنند. ضرورت و لزوم اطلاعات محصولات تولیدی، پارامترهایی باویژگی های فراوانی را با خود حمل می کند که بستگی به شخص مشتری دارد. به بیان دیگر، آن وابسته به آن چیزی است که مشتری درباره اطلاعات یک محصول مهم می بیند و اولین جذبه را برای خرید می دهد