تحقیق بررسی خط مشيء در سطح ملي
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته مدیریت (آموزش_و_پژوهش)
در بين اصول خط مشيء جنگل ارائه شذده توسط كنفرانس FAO در 1951 موارد زير مطرح شده است. هر كشور بايد بيشترين تعداد مردماش را تغذيه كند از حداكثر منافع موجود حاصل از ارزشهاي حفاظتي، توليدي، و جانبي جنگلهايش استفاده نمايد. اين امر ايجاب ميكند كع محافظت بايد در برابر اسيب يا خرابي توسط انسان صورت بگيرد يا در مواردي از قبيل آتش، حشرات، و بيماريهاي درخت اينكار انجام شود. بنابراين در يك خط مشيء جنگل حالت معيني از تمايل به سمت حفاظت حوزة جنگل از آتش بايد مورد توجه باشد و اين امر به نوبة خودش بايد در يك قانون در يك كشور مطرح گردد. چنين قانونگذاري كه مقداري از آن مؤثر است و مقداري از آن غيرفعال ميباشد در تعدادي از كشورها مطرح است. در جاي كه قانونگذاري غيرفعال است، اين امر معمولاَ براي اين حقيقت رديابي ميشود كه در واقع خط مشيء جنگل در ارتباط با محافظت در مقابل آتش، بطور صحيح تفسير نميشود.لذا بايد تأكيد شود كه اولين كار در برخورد با يك مسئله آتش عبارتاند از فرمولبندي خط مشيء در سطح ملي است و تجربه نشان داده است كه يك بيان معين از خط مشيء براي راهنمايي صحيح و همكاري اقدامات بعدي، مطلوب است. در آغاز، ممكن است كه فقدان خط مشيء بيان شده احساس نشود زيرا افراد خوشبين كه مسؤل ورود كنترل هستند داراي اهداف تعيين شده و واضحي ميباشند. اما وقتي كه يك سازمان كنترل آتش توسعه مييابد و مسؤليتهاي وسيعي تخصيص داده ميشود، ابهام پرهيزميگردد اگر يك خط مشيء معين مطرح گردد.يك بيان خط مشيء در اين سطح بايد وسعت پيدا كند و بايد طوري تصور شود كه فوراَ براي اصلاح در پرتويي شرايط متغير و تجربه، قابل سازگاري باشد.
تأثير آتش برروي ارزشهاي جنگل
خط مشيء بايد بطور طبيعي براساس اطلاعات حقيقي يافت شود. اطلاعات حقيقي مفصل بآساني در كشوري كه مايل به اقدام براي اولين بار برروي يك برنامة كنترل آتش منظم ميباشد فراهم است و بنابراين سياست گزاران بايد تفسير كنند كه از چه چيزي موجود است و از تجربه جاهاي ديگر استفاده كنند. راهنماي اصلي در فرمولاسيون خط مشيء بايد مقصود اصلي مدييت جنگل باشد. آنگاه، در پرتوي تاريخ آتشسوزي كلي كشور چهار معيار عمومي وجود دارند كه ميتوانند در تعيين آنچه كه خط مشيء بايد باشد بكاربرده شوند.
1) چه مقدار آسيب آتشي به ارزش محافظتي جنگل وارد ميگردد.
2) چه مقدار اسيب توسط آتش به ارزشهاي
3) با چه درجهاي از مشكلات جنگلها ميتوانند پس ازآتشسوزي دوباره بازسازي شوند؟
4) آيا حفاظت بعدي در مشكل پس از آتشسوزي جنگها افزايش مييابد؟
پاسخ به اين پرسشها ساده نيست و يك ارزيابي اختياري ممكن است تمام آن چيزي باشد كه امكان دارد مثلاَ برآورد آسيب را براي مقادير چوب برآورد نمايد. ولي در بسياري از كشورها چوب بالقوه مفيد هنوز داراي ارزش تثبيت شده خودش از طريق فروش نميباشد و ممكن است چنين سال قبل اين امر رخ داده باشد. ارزش نسبي گونههاي غلات معلوم نميباشد.و مقدار هر گونه در يك مرحله ميتواند رخ دهد فقط ميتواند برآورد تقريبي شود. ارزش رشد گونههاي جوان مورد توجه ميباشد و توجه زيادي به آسيب به خاك و منابع آب شده است و مشكل ممكن است غير قابل حل بنظر برسد. در يك سري از بررسيهاي انجام شده در آمريكا تأثيرات مخرب آتش در مقولههاي زير در نظر گرفته شدند:
(a ) مقادير چوب – رشد گياهان و بازاريابي شامل توليد مجدد گياه، تأثير برروي تركيب گونه، آسيب حشره و بيماري و موارد مستقيماَ ناشي از آتشسوزي را از بين رفتن محل براي رشد گياه.
(b ) ارزشهاي آب- طغيان – فرسايش و رسوبدهي و آسيبهاي مرتبط با آتش و كاهش ذخاير آب روزمين و جريانهاي اصلي.
(c) ارزشهاي حيات وحش – كاهش پرندگان و حيوانات، تأثير روي زيستگاه آنها
(d ) ارزشهاي تفريحاتي- آسيب به مجموعههاي ايجاد شده تفريحي و كاربرد جنگلها
(e) ارزشهاي چريدن- تذثير آتش روي مقادير چوب و استفاده از آن
(f) ساير ارزشهاي دارايي- كاهش يا آسيب به محصول كشاورزي، ساختمانهاي مزرعه، حصارها و ساير دارايهاي متفرقه
(g) ارزش اقتصادي- اجتماعي- تأثير كاهش چوب در حال رشد برروي الگوي اجتماعي و اقتصادي ناحيه
اين بررسي نتوانست يك فرمول كلي براي ارزيابي تأثيرات مخرب آتش ارائه كند و مشكلات رادر نظر بگيرد، حتي براي چنين كشور پيشرفتهاي مانند آمريكا
وضع كردن يك ارزش پولي ساده برروي زندگي انسان چگونه امكانپذير است؟
فقدان اطلاعات نبايد منجر به ناديده گرفتن مسئله گردد. براي كشوري كه ارزش معيني براي چوب و نهالها نميتوان تعيين كرد، بايد در پرتوي تجربيات ساير كشورها فرض شود كه ارزشهاي چوب زياد ميگردد و گونههاي با ارزش كم فعلي احتمالاَ در آينده اهميت بيشتري دارند. براي ساير ارزشهاي ذكر شده آنها تحت تأثير آتش ميباشند و زمينهاي گوناگون مورد نظر ميتوانند اهميت نسبي بصورت ارزشهاي كم، متوسط يا زياد داشته باشند. سياستگذاران ارزشهاي جنگل را درست در نظر ميگيرند عوامل انساني را در نظر دارند كه مسئله آتش را بوجود ميآورد. اكثيت آتشهاي جنگل توسط انسان بوجود ميآيند و قابل جلوگيري هستند. سياستگذاران بايد با اين حقيقت روبرو شوند كه سنجشهاي كنترل ممكن است با روشهاي نسبتي كاربرد زمين مغايرت داشته باشد از قبيل كشت دورهاي تغيير آن ويژگيهاي تأييد شده توسط مردم و ارزشهاي مرتبط با جنگل. در يك جهت، تجربة كشورهايي كه قبلاَ داراي سازمانهاي كنترل آتش بودهاند يك شاخص روشن را ارائه ميكنند هيچ تمايزي بين زمينهاي شخصي( خصوصي) و عمومي نبايد صورت گيرد. خط مشيء بايد ملي باشد حفاظت از آتش تمام زمينهاي جنگلي را در نظر بگيرد. بسياري از بالاترين نواحي جنگلكاري بطور خصوصي مالكيت دارد ولي آسيب يا زيان آنها شديداَ برروي تمايل جامعه تأثير ميگذارد. بسياري از زمينهايي كه به جنگل مربوط ميشوند و از آنجا آتش آغاز ميگردد و زمينهاي عمومي نيستند. از يك خط مشيء واحد پرهيز ميشود.
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 20