تحقیق نقش آثار تخيلي در آماده سازي جوانان براي جامعه اطلاعاتي

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)

بخشی از متن اصلی :

  چكيده

هدف اين مقاله، بررسي جايگاه مطالعه در كسب  توانايي  اطلاعاتي در ميان نسل جوان  است؛ و توجه به اينكه تا چه اندازه مي توان اين مهارت را بوسيله آثار تخيلي چه از طريق كتاب و چه از طريق وسايل الكترونيكي افزايش داد. گرچه توجهي به ماهيت اصلي مهارتهاي سوادآموزي شده است اما  آثار اندكي در خصوص بررسي نقش آثار تخيلي  در ارتقاء افراد با سواد اطلاعاتي وجود  دارد.  مدت مديدي است كه آثار تخيلي نقش مهمي در كسب  مهارتهاي مطالعه  ايفا نموده است. ولي در اين ميان به نقش كمكي اين نوع آثار در رشد قوه تخيل ، درك داستان و لذت بهره مندي از داستان توجهي نشده است. مطالعه  به نوبه خود در رشد جسماني، عقلاني، زباني ، احساسي و عاطفي ، شخصيتي ، اجتماعي ، اخلاقي و روحي افراد نقش به سزايي دارد. آثار تخيلي به  رشد ذهني و عاطفي افراد كمك مي كنند و در واقع  افراد بشر از طريق داستان چيزهاي بسيار  زيادي مي آموزند.   در عصر غناي  اطلاعات ، نهادهاي آموزشي  و برنامه هاي تكويني ديجيتالي كه مهارت هاي اينترنتي و رايانه اي را در بر دارند، بر ضرورت سواد اطلاعاتي تاكيد مي ورزند.شكي نيست كه در  عصر اطلاعاتي به منظورت توانمند ساختن  افراد در حفظ و نگه داري اطلاعات به چنين استراتژيهايي نياز داريم ، اما توان اطلاعاتي افراد از طريق پيشرفت توانايي اطلاعاتي در زمينه هاي مورد نياز به واقعيت مي رسد. توانايي اطلاعاتي، مستلزم يك سري مهارتهايي است كه علاوه بر دانش  مهارتهاي فني و منابع اطلاعاتي ، سواد عمومي را نيز  شامل مي شوند. رشد روزافزون آثار مكتوب در باره سواد اطلاعاتي،  بيشتر روي دو مورد اوليه تأكيد دارند. ولي اين دو ، فقط بخشي از مسأله مي باشند تصور كنيد كه اگر نوجوان يا بزرگسالي قادر به مطالعه  نباشد چه اتفاقي خواهد افتاد، دنيايي از اطلاعات شايد از لحاظ فيزيكي و يا رسمي در دسترس باشد ، هنگامي اين اطلاعات ارزش خواهد داشت كه توانايي خواندن و مطالعه وجود داشته باشد.

آثار تخيلي امروزه  نه تنها در قالب چاپي بلكه در قالب هاي الكترونيك و صفحات وب نيز ارائه مي شوند.  آثار تخيلي به صورت الكترونيكي و استفاده از امكانات الكترونيكي موجود نقش  مهمي در كسب توانايي اطلاعاتي ايفاء مي كنند. به عنوان مثال معلوم شده است كه در استراليا با داشتن چنين امكاناتي خيلي از پسرها را به مطالعه  تشويق كرده است.

 عليرغم ازتباط مشخص بين استفاده از آثار تخيلي و توسعه مهارتهاي سوادآموزي و اهميت چنين مهارتهايي در تربيت افراد با سواد اطلاعاتي فاصله قابل توجهي ميان آثار مكتوب راجع به شناسايي اين آثار و درك نقش اين آثار تخيلي وجود دارد. مطالعه اي در انگلستان و استراليا طراحي شده است كه مي خواهد ضمن نگاهي به رئوس مطالب ، اين موارد را با مقررات مدرسه و كتابخانه هاي عمومي در هم بياميزد. تفاوت بين آماده سازي  كتابخانه هاي مدارس انگليس و استراليا توان بالقوه اي را براي تحقيقات بعدي ايجاد كرد.

  هدف اين مقاله، بررسي  جايگاه مطالعه در كسب  توانايي هايي اطلاعــــاتي در ميان نسل جوان و توجه به اينكه تا چه اندازه مي توان اين مهارت را بوسيله آثار تخيلي چه از طريق كتاب و چه از طريق وسايل الكترونيكي افزايش داد.

 گفته مي شود كه ما اكنون در عصر اطلاعاتي زندگي مي كنيم.  عصر جديد اكثرا از طريق رشد  فنآوري و بويژهً فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي شناخته شده است. همگرايي  فنآوري هاي ارتباطات از راه دور ، فناوري هاي كامپيوتري و پخش برنامه و رايانه در مقايسه با اثر تغييرات گذشته در جامعه مانند انقلاب صنعتي با ظهور صنعت چاپ، تأثير چشمگيرتري بر جامعه از خود بجاي گذارده است. نتيجه انقلاب  اخير  جهاني شدن بي سابقه اي است كه عليرغم همه مسائل قانوني و اجتماعي منجر به برقراري ارتباط آني بين مردم سرتاسر جهان شد. اين تأثير آنقدر زياد است كه امروزه جامعه شناسان و مردم شناسان در پي يافتن تعاريف جديد براي جامعه ، هستند زيرا تعاريف جغرافيايي پيشين ديگر پاسخگوي نياز امروز نيست. نتيجه نهايي، باز هم، همانند آثار تحولات پيشين، افزايش نابرابري ها و بي عدالتي ها در جامعه ، ميان ملت ها و حتي ميان افراد مختلف است.

 براي كار مؤثر در جامعه اطلاعاتي، به ميزان بالايي از سواد و  يك سري مهارتها نياز است كه بتوان از ديگران پيشي گرفت. در يك بررسي (4)OECD در سواد آموزي بزرگسالان(OECD 2000) گزارش شد كه در قرن بيستم ، يك نفر از جهار نفر در هر مطالعه ،  مهارتهاي ضروري سواد براي اداره زندگي در دنياي امروزي را دارا نبوده اند؛ شايد اين پيش فرض موجه اي باشد كه اين “مطالعه” در مناطق فقير نشين و يا در كشورهاي جهان سوم انجام شده است، اما اينطور نيست. نمونه هاي مورد مطالعه،  از كشورهاي امريكا، كانادا، چهار كشور اسكانديناوي ، آلمان ، انگلستان ، ايرلند ، استراليا و نيوزلند  بوده اند. در تأييد اين آمارها،  هارت من، دراجر و برنشتاين (اقتباس شده در سال 1991 در فيشر 1999 ، ص 56) گزارش كردند كه حداقل بيست درصد از بزرگسالان ايالت متحده آمريكا از نظر كارآيي بي سواد هستند. يعني چيزي بين 40 الي 45 ميليون نفر از مردم ايالات متحده امريكا توانايي درك مطالب نوشتاري كه نيازمند اساسي ترين مهارت هاي مطالعه  0خواندن)مي باشد را ندارند. (فيشر، 1999، ص. 57)

 فقدان مهارتهاي سواد براساس معيار، سبب بروز مشكلاتي در زندگي، كار و  ادامه حيات  مي گردد. اسميت ( اسميت،2000 ، ص 378) معتقد است كه امروزه فاصله اي ميان مهارتهاي كارگران و سواد مورد نياز در محل كار وجود دارد. سايرين تأكيد دارند كه اين خلاء در دو دهه اخير بيشتر شده است. به عنوان مثال ميكولكي (ميكولكي، 2000، ص 380) پيش بيني مي كند. براي اينكه بتوان به تحقيق و جست وجو در سطوح پيشرفته اطلاعات موجود در آميزه اي از تصاوير سه بعدي و چاپي دست زد، به توسعه  سواد آموزي چند جانبه نياز است. كارگران  آينده، به كسب مستمر مهارت هاي رو به رشد سواد جهت برقراري ارتباط مستمر در جوامع مختلف كاري نياز دارند. در بين متون موجود ، نمونه هايي از اين نيازها را مي توان پيدا كرد. هول ( هول، 2000 ) به يك  مطالعه موردي  اشاره مي كند كه كارگران يكي از كارخانجات الكترونيكي به خاطر ناتواني و درك دستورالعمل هاي مكتوب ، مرتكب اشتباه فاحش  و خطرناكي شدند كه مبلغ گزافي ضرر روي دست آنها  گذاشت.

انسان نه تنها در محل كار ، بلكه تقريباً در تمام مراحل زندگي خود نيازمند و خواستار چنين مهارتهايي است.  مراقبتهاي بهداشتي يكي ار اين نمونه ها است. فيشر (فيشر،2000) عقيده دارد كه فشار زيادي كه روي حرفه هاي پزشكي اعمال مي شود به اين منظور است كه  مدت اقامت مددجو در بيمارستان كمتر شود و  مددجويان زودتر  ترخيص شوند. براي اين كه مددجويان بتوانند تصميمات آگاهانه تري  بگيرند، بايد مهارت هاي لازم جهت فهم اطلاعات ضروري را دارا باشند.

آنچه در زير مي آيد رايج ترين  و مختصرترين تعريف ذكر شده مي باشد كه عبارت است از:

توانايي در دسترسي ، ارزيابي و بكارگيري اطلاعات از منابع مختلف(دويل ، 1994 نقل شده دربراون ، 1999 ص ، 58).

 براون اشاره مي كند كه سواد اطلاعاتي در واقع  شامل مهارتها و توانايي هاي متنوعي را در بر مي گيرد كه شامل: مهارتهاي تفكر انتقادي ، حل مسأله ، مهارت هاي شخصي ، اجتماعي،  ارتباطي و هم چنين سواد رايانه اي  و كتابخانه اي است. (براون، 1999 ، ص 58)

در عصر غناي  اطلاعات ، نهادهاي آموزشي  و برنامه هاي تكويني ديجيتالي كه مهارت هاي اينترنتي و رايانه اي را در بر دارند، بر ضرورت سواد اطلاعاتي تاكيد مي ورزند. شكي نيست كه در اين عصر اطلاعاتي به منظور توانمند كردن افراد در حفظ و نگه داري اطلاعات به چنين استراتژيهايي نياز داريم؛ اما تحقق قدرت اطلاعاتي افراد از طريق پيشرفت توانايي اطلاعاتي از زمينه هاي مورد نياز به واقعيت مي رسد. رشد توانايي اطلاعاتي افراد ، مستلزم يك سري مهارتهايي است كه علاوه بر مهارتهاي فن آوري و دانش بكارگيري منابع اطلاعاتي،  سواد عمومي را نيز  شامل مي شود.

 ضرورت مهارت هاي مطالعه  در دستيابي  به سواد اطلاعاتي:

گفتگوهاي فراواني در سواد اطلاعاتي به تأكيد بر نيازهاي فنآوري  تمايل دارند. اين مقاله، در رابطه با اينكه مهارت هاي فني و رايانه اي، مهم يا مرتبط هستند بحثي ندارد، بازيابي منابع، اشاعه و قابليت  دسترسي به اطلاعات،  هرگز همانند زمان كنوني  آسانتر و سريعتر نبوده است. در حقيقت، در تهيه اين مقاله، بيشتر مديون و مرهون توانايي  بكارگيري و دسترسيي به ساختار الكترونيكي از طريق ابزارهاي فني هستيم. مهارت هاي فني جهت ادامه زندگي هميت فراواني دارند. اما اين  فقط  بخشي ا ز مساله  است. تصور كنيد اگر كسي نتواند آنچه را كه بر روي صفحه  نمايش كامپيوتر مي آيد را درك نمايد چه اتفاقي مي افتد؟ دنيايي از اطلاعات شايد از نظر فيزيكي و رسمي قابل دسترسي باشد اما اگر دستيابي به آن به دليل عدم توانايي فرد در خواندن ميسر نباشد، هيچ ارزشي نخواهند داشت. (رش، 1996 ص 14) بنابراين بايد پذيرفت كه با وجود آن كه موفقيت در كسب  سواد اطلاعاتي به كاربرد اطلاعات و مهارتهاي فني  بستگي دارد، ولي  مهارت هاي خواندن هم داراي نقش وافري است. (رويس 1999 ص 145).

  بيائيد فرض كنيم كه همه 12 تا 16 ساله ها، فنآوريهاي جديد را در  مشاقانه پذيرفته اند. البته هميشه، چنين امكاني وجود ندارد. يكي از دانشجويان من كه در دوره دكتري در بخش آموزش پيش دانشگاهي) (Further Educationتدريس مي كند. او واقعه بسيار غم انگيزي را از ماجراي دانش آموزي 16 ساله گزارش مي كند كه پس از چندين ماه حضور در كلاس هاي آموزش رايانه دست به خودكشي زد. تحمل او ديگر تمام شده بود و تنها دليلش ، عدم توانايي مهارتهاي مطالعه  بود. اين دانش آموز كه ديگر قادر نبود عقب ماندگي خود را بيش از اين پنهان نمايد و يك راه بيشتر برايش باقي نمانده بود؛ اقدامي كرد كه به نظرش ، تنها راه نجات و رهايي از اين مشكل ، خودكشي است. البته شكر خدا اين مورد، موردي بسيار نادر است. اما به هر حال،  داشتن مهارت هاي مطالعه  ، اساس و پايه اي براي سواد آموزي تابعي (كاربردي) است.

زماني، اگر كسي مي توانست صرفا نام خويش را بنويسد و امضاء كند ، باسواد تلقي مي شد. گرچه ،  امروزه سواد پا را از قلمرو مفاهيم مذهبي و علمي  فراتر نهاده (Brievik & Gee,1989,p.22) و ما همگي به كمك  نهضت هاي مختلف در سراسر جهان براي كمك به توده مردم در كسب  سواد اطلاعات و آگاهي داريم ، اما  بايد بدانيم كه اكثر ما شغل هايمان را مديون چنين نهضت هايي هستيم! بعدها  مفهوم سواد آموزي به معني مهارت هاي مطالعه، نوشتن و درك مفاهيم تغيير يافت. در دهه 1950، يونسكو  مفهوم آن را به ”توانايي  به كارگيري مواد چاپي به منظور انجام فعاليت هاي روزمره زندگي ” توسعه داد.( هريس و هوجين، 1992، ص. 142) اما سواد، يك  مفهوم پويا و در تكامل  تدريجي و متغير است ، يعني هر چه نيازها در جامعه  تدريجا” بيشتر مي شوند،  لزوم توانايي كاربرد سواد در جامعه  توسعه مي يابد و بالطبع مفهوم سواد متناسب با اين موقعيت تغيير خواهد كرد.

 

این فایل به همراه چکیده ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات : 19


 

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 1276 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

تعداد صفحات: 19

حجم فایل:22 کیلوبایت

 قیمت: 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل