فایل آثار جنگ بر وضعيت اقتصاد جهان در دو جنگ جهاني اول و دوم و تجارب آن

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته اقتصاد (آموزش_و_پژوهش)


دانلود مقاله بررسي آثار جنگ بر وضعيت اقتصاد جهان در دو جنگ جهاني اول و دوم و تجارب آن
این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد

توضیحات:

چكيده    2
مقدمه    2
بيان مسئله و كليات پژوهش    3
جنگ جهانی اول    3
تجارب‌ اقتصاد جنگ جهانی اول    4
وضعیت‌ نیروها    6
تجربه انگلستان در جنگ جهانی اول‌    7
سیاست‌های مالی و بودجه‌ای دولت انگلیس    8
موقعیت سیاسی- اقتصادی‌ ایران‌ در‌ جنگ جهانی اول    10
هند در دوران جنگ‌    13
جنگ جهانی دوم    16
اقتصاد بریتانیا ‌‌در‌ زمان جنگ جهانی دوم    18
سیاست‌های‌ مالی و پولی دولت انگلیس‌ در جنگ    20
کشاورزی انگلیس در دوران جنگ    22
کشاورزی‌ بریتانیا‌    23
سیاست‌های رفاهی بریتانیا    24
اقدامات آلمان در جنگ جهانی دوم    25
آمریکا در جنگ دوم    27
تحولات کشاورزی ژاپن در جنگ جهانی دوم    29
تجربه شوروی‌ در‌ جنگ جهانی دوم    30
اقتصاد‌ چین‌ از‌ جنگ‌ جهانی‌ تا‌ تسلیم ژاپن    31
روند حرکت اقتصادی جمهوری دمکراتیک‌ ویتنام‌    33
نتيجه‌گيري    36
زیرنویس‌ها و منابع    38

چكيده
پدیدة جنگ، علاوه بر ابعاد‌ نظامی‌ و سیاسی‌اش‌، همواره آثار اقتصادی خود را بر جامعه جنگزده تحمیل‌ می‌کند و ساختار اقتصاد در جنگ‌های طولانی‌ و گسترده‌ آسیب بیشتری دیده و مسائل حادتر می‌شود.
برای به گردش درآوردن چرخ اقتصاد‌ در دوران جنگ‌ لازم‌ است‌ که دولت‌های درگیر جنگ، با توجه به موقعیت‌ اقتصادی است که دولت‌های درگیر جنگ، با توجه به موقعیت‌ اقتصادی خود، با برنامه‌ریزی‌هائی به رفع موانع و مشکلات‌ بپردازند.
ازاین‌رو جهت آشنائی هرچه بیشتر نسبت‌ به اقتصاد زمان جنگ و اقدامات انجام شده در کشورهای‌ جنگزده (جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و دوم) بدون در نظر گرفتن‌ ماهیت جنگ‌ها و كشورهاي در حال‌ جنگ، پژوهش حاضر به‌ گوشه‌‌ هائی‌ از تجارب اقتصادی کشورهای درگیر دو جنگ جهانی‌ و دیگر جنگ‌های منطقه‌ای‌ پرداخته‌ است. اين پژوهش نشان مي‌دهد كه جنگ چه تأثيري بر وضعيت اقتصاد جهان گذاشته است.
كليدواژه: اقتصاد جهان، جنگ و اقتصاد، تأثير جنگ بر اقتصاد، تجارب اقتصادي
مقدمه
در حقیقت روند صحیح‌ مسائل اقتصادی در طول جنگ‌ مستلزم ایجاد شرایط جنگی در کل سطح جامعه است. به بیان‌ دیگر دولت با به کنترل درآوردن تمامی شئونات اقتصادی، علاوه بر یکسان‌سازی سطح مصرف بین‌ اقشار‌ مختلف، بایستی کل جامعه را نیز با جنگ ملموس کند.
با توجه به این شرایط است که منابع مالی و نیروی‌ انسانی نیز در جهت مسئله اساسی کشور که همانا «جنگ» است‌، بکار گرفته شده و کلیه بخش‌های مملکتی‌ تحت‌الشعاع و در خدمت جنگ قرار می‌گیرند.
کشورهای درگیر جنگ، به‌خصوص در جنگ‌های اول‌ و دوم جهانی، تجارب زیادی در این زمینه برجای نهاده‌اند. آنان‌ خصوصا‌ در جنگ جهانی دوم، توانستند اقتصاد خود را براساس شرایط جنگی تنظیم و تطبیق نموده و بر دو مشکل‌ عمده اقتصادی دوران جنگ، یکی تأمین مخارج و تدارک‌ نیازهای جنگی و دیگری مبارزه‌ با‌ تورم‌ و افزایش هزینه‌ زندگی فائق آیند‌.
تجارب‌ بدست‌ آمده از اقتصاد جنگی این کشورها بیانگر کاهش مصرف در زمان جنگ، جهت‌گیری خط تولید در مسیر نیازهای جنگ، جلوگیری از‌ ورود‌ کالاهای‌ غیر ضروری و لوکس به داخل کشور و بالاخره رشد‌ صنایع‌‌ نظامی می‌باشد.
بيان مسئله و كليات پژوهش
جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول روز اول ماه اوت 1914 آغاز شد. مقدمات این‌ جنگ‌ که‌ از چندین سال پیش فراهم می‌شد و برای هر دو طرف، جنگی امپریالیستی‌ بود‌، ولی‌ آلمان برای‌ اعلان جنگ به دیگران پیشقدم شد. محافل حاکم آلمان به‌ ویژه نظامیان‌ این‌ کشور‌، خواستار آغاز هرچه زودتر مخاصمات بودند. زیرا آلمان از لحاظ نظامی بر دیگران‌ برتری‌ داشت‌ و احتمال آن می‌رفت که با گذشت زمان، این‌ برتری از دست برود.
آلمان‌ و متحد‌ دیگرش‌ اتریش، از فرصتی که در اثر قتل‌ «فرانتس فردیناند» ولیعهد اتریش پیش‌آمده بود، استفاده‌‌ کردند‌ و اوضاع بین‌المللی را به مرحله انفجار رساندند. اتریش اولتیماتمی به صربستان داد که‌ به‌ هیچ‌وجه‌‌ پذیرفتنی نبود و بدنبال آن به این کشور اعلان جنگ داد. در روسیه آماده‌باش عمومی اعلام‌ شد‌ و آلمان در روز اول ماه مه به روسیه اعلان جنگ داد. روز‌ سوم‌ اوت‌، آلمان‌ به فرانسه اعلان جنگ داد و روز چهارم اوت به بلژیک‌ یورش برد. به محض‌ تجاوز‌ آلمان‌ به بلژیک، انگلستان نیز به جنگ پیوست. ارتش آلمان سریعا مقاومت بلژیک‌ را‌ درهم‌ کوبید و به سوی فرانسه پیش تاخت. دیری نگذشت که ژاپن‌ به پشتیبانی از متفقین و ترکیه‌ به‌ پشتیبانی از اتریش و آلمان وارد جنگ شدند.
به این ترتیب در عرض‌ سه‌ ماه، آلمان اتریش، ترکیه و مجارستان علیه صربستان‌، روسیه‌، فرانسه‌، بلژیک، انگلستان و ژاپن قیام کردند. ایتالیا در‌ آغاز‌ بیطرفی خود را اعلام کرد؛ ولی بعدا بطرفداری از متفقین پرداخت.
زیان‌های جانی‌ و مالی‌ جنگ جهانی اول که 1565‌ روز‌ طول کشیده‌ سرسام‌آور‌ بود‌. در طی اين جنگ حدود 65‌ میلیون‌ نفر از افراد بشر بسیج شده بودند. از این رقم 9 میلیون نفر‌ کشته‌، 5 میلیون نفر ناپدید، 7میلیون نفر برای‌ همی‌شه زمین‌گیر و بالاخره 15‌ میلیون‌ نفر به شدت‌ زخمی شدند‌ (1).
تجارب‌ اقتصاد جنگ جهانی اول
اولین واقعه عمده‌ای که باعث سقوط غرب از اوج‌‌ قدرت‌ خود شد، شروع جنگ جهانی‌ اول‌ بود‌. این درگیری‌ها؛  هزینه‌ کلانی‌ متجاوز از 600 میلیارد‌ دلار‌ به همراه داشت. این هزینه در شرایطی انجام می‌گرفت که برای مقایسه، درآمد ملی‌ ایالات‌ متحده در آن زمان تنها حدود‌ 50‌ میلیارد دلار‌ بود‌. کمبودهای‌ اقتصادی ناشی از جنگ‌، کلیه کشورهای درگیر را دربر گرفت. بروز این کمبودها باعث شد تا شرکت‌کنندگان‌ در جنگ‌، تهیه‌ برنامه‌های اقتصادی و ایجاد کنترل‌ بر فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ را‌ آغاز‌ کنند‌.
جامعه اروپائی بر‌ اثر‌ جنگ اول جهانی ناگزیر تغییرات‌ اساسی بسیاری را به خود دید که این تغییرات به مراتب‌‌ بیشتر‌ از‌ خود جنگ دوام آورد. جنگ، در سیستم‌ سرمایه‌‌ داری‌ به‌ شکلی‌ که‌ قبلا رواج داشت، تحولاتی شدید ایجاد کرد. اساس سیستم قدیم سرمایه‌داری آن بود که دولت کاری‌ به امور بازرگانی نداشته باشد و یا نهایت دخالتی که دولت‌ می‌کند‌، ترتیب پاره‌ای شرایط عمومی ‌باشد تا تحت آن شرایط افراد بکار خود بپردازند. در اثناء جنگ، عموم دول متخاصم‌ با دقتی به مراتب زیادتر سیستم اقتصادی خود را مورد بازرسی قرار‌ داده‌ و حکومت‌ها در صدد برآمدند که‌ کلیه ثروت، منابع و اخلاقیات جامعه را در راه انجام مقصد واحدی سوق دهند.
از آنجا که هیچکس انتظار جنگ در بلندمدت را نداشت، هیچکس‌ برای‌ بسیج صنایع تدارکی ندیده بود. برای‌ رفع هر حاجتی ناگزیر بودند بلافاصله تدبیری بیندیشند. تا سال 1916 هر یک از دول، صاحب یک‌ سلسله‌ تشکیلاتی‌ مشتمل بر هیأت‌های مدیره‌، ادارات‌، شوراها و کمیسیون‌هائی که غرض از تمامی آنها هم‌آهنگ ساختن‌ اقدامات جنگی دولت بود، شدند. هدف آن بود که از کلیه‌ افراد کارآمد مملکت به‌ نحو‌ مؤثری استفاده کنند و کلیه‌‌ منابع‌ داخلی و آنچه را که حتی‌الامکان ورودش ممکن بود، به شکلی مصرف کنند که حداکثر منافع عاید کشور شود. موضوع تامین و عرضه مواد غذائی با توجه به این‌ واقعیت که کلیه‌ کشورهای‌ درگیر در جنگ، به استثناء ایالات متحده آمریکا و کشور شوروی، همگی واردکننده‌ مواد غذائی از خارج بودند، مسئله‌ای بسیار جدی بود. این‌ امر منجر به افزایش دخالت‌های دولت در کنترل‌ مواد‌ غذائی‌ای شد‌ که در داخل تولید می‌شد. مواد غذائی‌ قیمت‌گذاری شد و برخی از مواد غذائی براساس تعیین‌ حداکثر مقداری‌ که از این مواد می‌توانست در اختیار هرفرد قرار گیرد، سهمیه‌بندی‌ شد‌ و یا‌ حتی برخی از کالاها تنها در روزهای مشخصی به فروش می‌رسید.
تهیه کالاهای مورد نیاز مردم غیرنظامی ‌‌یا‌ اجناسی که‌ صرفا جنبه تجملی داشت، به حداقل رسید. کارخانه‌داران‌ دیگر مجاز نبودند‌ که‌ یه‌ میل خود کارخانه‌هائی را تأسیس یا منحل کنند. بدون موافقت دولت غیرممکن بود کسی بتواند‌ بنگاه جدیدی دائر کند. زیرا توزیع اوراق سهام و اوراق‌ قرضه تحت نظر دولت‌ بود و مواد اولیه را‌ فقط‌ در دسترس‌ کسی قرار میدادند که دولت اراده می‌کرد. به همین نحو انحلال مؤسسه‌ای که به نحوی از انحاء کالاهای جنگی‌ میساخت غیرممکن بود.
نظارت در کلیه امور بازرگانی خارجی برعهده‌ دول بود. متفقین اروپائی که حتی پیش از جنگ صادراتشان کمتر از وارداتشان بود و اکنون میزان صادراتشان را حتی‌الامکان‌ کاهش داده بودند، فقط در صورتی امکان خرید کالاهای‌ آمریکائی را داشتند‌ که‌ مبالغ گزافی از دولت آمریکا وام‌ می‌گرفتند. هر دولتی اداره کشتی‌رانی ویژه‌ای دائر ساخت تا به هر قیمتی شده برنامه کشتی‌سازی خود را توسعه و کشتی‌های خود را به هرگونه مصرفی‌ که‌ با توجه به تمامی‌ برنامه‌های خو فوق‌العاده ضروری تشخیص میداد، از قبیل‌ محل سرباز، واردات کائوچو و خواربار اختصاص دهد.
‌مسئله تامین نیازهای مالی جنگ، دولت‌ها را وادار ساخت‌ که‌ به‌ نحو عمیق‌تری به سوی برنامه‌ریزی و کنترل‌ اقتصادی و همکاری بین خود، حرکت کنند، همه طرف‌های‌ مخاصمه، مالیات‌های جدیدی را وضع کردند. به منظور کنترل سودهای بادآورده ناشی از جنگ، برای‌ گروهی‌ خاص‌، مالیات برسود، افزایش یافت. مالیات‌ براجناس‌ لوکس‌ و تجملی با این دید که از حرکت ظرفیت‌های تولیدی از تولید مواد و کالاهای اساسی به سوی این قبیل تولیدات جلوگیری‌ کند‌، برقرار‌ شد‌:و مالیات بر مصرف به منظور جلوگیری از مصرف‌ کالاهائی‌ که کمتر عرضه می‌شد، به تصویب رسیده و سرانجام تمامی کشورهای درگیر در جنگ، منابع درآمدی‌ جدیدی را در اختیار‌ گرفتند‌.
وضعیت‌ نیروها
یکی از مشکلات مهمی که دولت‌های اروپائی درگیر جنگ‌ با آن مواجه بودند، کمبود نیروی انسانی بود. این کمبود که به دلیل احضار افراد به زیر پرچم‌ برای‌ جبهه‌های‌ جنگ از سوی دولت‌ها انجام شده بود، باعث برقراری کنترل‌های‌ دولتی‌ بر‌ نیروی کار نیز شد.
از اولین اقدامات در این زمینه گزینش افراد برای انجام‌ خدمات نظامی‌ بود‌. یعنی‌ افرادی برای انجام وظایف نظامی‌ انتخاب شدند که از نقطه نظر اقتصادی‌، مطلوبترین‌ باشند‌. این کشورها بلافاصله و در مراحل اولیه جنگ دریافتند که‌ حضور نیروهائی که از تخصص‌های‌ ویژه‌ای‌ برخوردارند‌ در میدان جنگ ممکن است منجر به کاهش تولید ساز و برگ‌ نظامی شود و محدودیت‌ ناشی‌ از کمبود ابزار جنگی نیز نتیجه فعالیت افرادی را که برای جنگ اعزام‌ می‌شوند‌ کاهش‌‌ خواهد داد. (بطور مثال آلمان و فرانسه مکانیک‌های ماهر خود را در سال 1915 از‌ جبهه‌های‌ جنگ خارج کردند.)
زنان و جوانانی که هنوز به سنین مشمولیت نرسیده‌ بودند، در‌ کارهای‌ تولیدی‌ پذیرفته شدند. (در فرانسه تعداد زنانی که در سال 1917 در صنایع کار می‌کردند، 29‌ درصد‌ بیش از رقم سال 1914 بود.
فرانسه و انگلستان کارگران کشورهای مستعمره را‌ به‌‌ کشورشان‌ وارد و تمامی دولت‌های درگیر جنگ، کارگران‌ کشورهای همسایه را از طریق پرداخت دستمزدهای بالا، به‌ سوی خود، جلب کردند.
بسیاری از مشاغلی که سابق‌ تصور‌ میرفت، فقط اختصاص به مردها دارد، در اختیار زنها گذاشته شد. در نتیجه این اقدامات، تعداد‌ کارگران‌ عموم کشورها به مراتب‌ افزایش یافت.

آمریکا در جنگ دوم
در ایالات متحده، صنایع اساسی مانند تولید لاستیک، نیتروژن‌، منیزیم‌، مس‌، نمک، فولاد و ذغال‌سنگ. گسترش‌ عظیمی پیدا کرد. این امر به دلیل آن‌ بود‌ که ایالات متحده، زرادخانه اقتصاد متفقین بود و به منظور انجام وظایف‌ نظامی خود، این کشور مجبور‌ به‌ گسترش تولید همه آن‌ چیزی شد که قبلا از خارج وارد می‌کردند‌. بنابراین‌ در پایان‌ جنگ ایالات متحده و در سطحی‌ پائین‌تر‌ از‌ آن، کشورهای‌ کانادا و استرالیا، ظرفیت تولیدی را‌ برای‌ همه آن چیزی که‌ در جهان متقاضی داشت؛ در اختیار داشتند.
در آمریکا‌ باوجود‌ اعزام 11 میلیون نفر به‌ زیر‌ پرچم، با‌ استفاده‌ از‌ افراد بازنشسته و زنان و افرادی که معمولا‌ در‌ چنین سنی باید در محیطهای آموزشی باشند، تعداد کارگران‌ افزوده شد.
آمریکا‌ به‌ همه کارخانه‌های مهم صنعتی دستور داد‌ تا به‌ صورت شبانه‌ روزی‌ و هفته‌ای هفت روز بدون وقفه‌ کار‌ کنند. روزولت در پیام سالیانه خود به کنگره، در ژانویه‌ 1942، برنامه‌ای برای‌ تولید‌ اسلحه پیشنهاد کرد که هرگز‌ در‌ جهان‌ سابقه نداشت. این‌ برنامه‌ برای سال 1942، ساختن‌ 60‌ هزار هواپیما، 45 هزار تانک، 20 هزار توپ ضدهوائی و ظرفیت 8 میلیون تن کشتی را‌ مقرر‌ داشت. 12
وسائل دولتی برای تهیه‌ تدارکات‌ بکار افتاد‌. سیستم‌‌ عاقلانه‌ای‌ برقرار شد. صنایع مهم‌ جنگی مورد تشویق قرار گرفت و اداره‌هائی برای مراقبت قیمت‌ها تأسیس شد تا از بالا رفتن‌ قیمت‌ها‌ جلوگیری کند.
هزینه نظامی دولت ایالات‌ متحده‌ در‌ این‌ جنگ‌، تقریبا بالغ بر‌ 315‌ میلیارد دلار شد که با احتساب بهره پرداختنی به‌ بدهیهای دولت، جمعا بالغ بر 425 میلیارد‌ دلار‌ بود‌. از سال‌ 1941 تا 1944 تولید ناخالص‌ ملی‌ ایالات‌ متحده‌ بطور‌ مداوم‌ افزایش یافت. (8/125، 1/159، 5/192، 4/211 میلیارد دلار) و در سال 1945 نیز رقمی در حدود 9/213 میلیارد دلار تخمین زده شد. 13
در سال 1932 فقط 7 درصد‌ تولید ناخالص ملی این‌ کشور صرف هزینه دولتی می‌شد، در حالیکه این رقم در سال‌ 1944 به 50 درصد افزایش یافت. این ارقام مؤید آنست که‌ ایالات متحده آمریکا باوجودیکه‌ مستقیما‌ درگیر جنگ نبود و دولت شدیدا به مکانیسم بازار و سیستم قیمت‌ها اعتقاد داشت، هم‌چون دیگر کشورهای سرمایه‌داری غرب بعلت‌ ضرورت‌های زمان و جهت تأمین نیازمندیهای کشور مجبور شد به سوی دخالت‌ هرچه‌ بیشتر در امور اقتصادی‌ حرکت کند.

نتيجه‌گيري
برادل با مطالعه جنگ به عنوان طیفی از تضادها و منازعات گروهی، همچون کلازویتر  و مارکس  براین باور است که نمی‌توان جنگ را شناخت اگر آن را از تحولات غیرنظامی جدا کنیم. تحولاتی که هم برجنگ موثر است و هم از آن تاثیر می‌پذیرد.
تخمین خسارت‌های یک جنگ سنتی که با تخریب و انهدام تاسیسات زیربنایی و تولیدی، تخریب و تخلیه مناطق مسکونی شهرها و روستاها،تخریب و انهدام سرمایه‌های طبیعی ومیراث فرهنگی و همچنین تلفات انسانی و قربانیان شیمیایی و مصدومین، همراه است هنوز درحد یک تقریب توام با فرض‌های متعدد صورت می‌گیرد که به هیچ وجه دربرگیرنده برآوردی از رنج‌ها، مشقت‌ها و آلام جنگ دیدگان و آثار و عواقب بلند مدت جنگ نیست.به این فجایع باید خسارت‌های دیگری را اضافه کرد که در اثر جنگ به بار می‌آیند: سرمایه‌گذاری‌های وانهاده، سرمایه‌گذاری‌های به بهره برداری نرسیده، عدم‌تشکیل سرمایه و سرمایه‌گذاری‌های انجام نشده،اشتغال‌های ایجاد نشده، رشدهای تحقق نیافته، رفاهیات از بین رفته و... .


دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته اقتصاد (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 4107 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 39

حجم فایل:136 کیلوبایت

 قیمت: 55,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل