اجرای خط مشی در مفهوم کلی به معنای اجرای قانون است که در آن بازیگران، سازمانها، رویه ها و تکنیک های متفاوت در هم می آمیزد تا با تلاش، اهداف یک برنامه یا خط مشی پیشنهادی را به نتیجه مطلوب و مثبت برساند. یک فرضیه در اکثر مطالعات خط مشی وجود دارد که به محض اینکه خط مشی تنظیم شود، خط مشی مورد نظر به اجرا در می آید. این فرضیه در خط مشی های تنظیم شده در بسیاری از کشورهای جهان سوم و انواع خط مشی های جوامع شرقی ناکارآمد و نادرست است. این جوامع میل به تنظیم خط مشی های وسیع و جامع داشته و چهارچوب بوروکراتیک حکومت ظرفیت اجرای آنها را ازبین می برد. از طرفی اجرای ناقص خط مشی های عمومی از مشکلاتی است که تمام کشورها، هم پیشرفته و هم در حال توسعه با آن مواجه اند. در این مقاله عوامل بازدارنده اجرای کامل خط مشی ها به سه دسته کلی تقسیم شده اند: عوامل باز دارنده ناشی از سیاستگذاری، عوامل بازدارنده ناشی از محیط و عوامل بازدارنده ناشی از ساختار. برای اجرای موفق خط مشی های تدوین شده نیاز است الگوها و مدل هایی متناسب با شرایط خاص آن خط مشی و حوزه اجرایی آن ارائه گردد. در این پژوهش سعی بر آن است یک مدل از فرایند اجرای خط مشی در سازمانهای بخش سوم ) غیر انتفاعی ( بعنوان یکی از بازیگران اصلی اجرای خط مشی ها در کنار بخش دولتی و خصوصی که در فرایند تنظیم، پیاده سازی و اجرای خط مشی مفید بوده و راهکاری به منظور برون رفت از مشکلات اجرا می باشد، ارائه گردد. نتایج تحقیق بیانگر نقش مفید سازمانهای بخش سوم بعنوان یک پدیده نوظهور در جهت کاهش مشکلات اجرای خط مشی در سه سطح مورد نظر بوده است.
تعداد مشاهده: 3736 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 10
حجم فایل:830 کیلوبایت